معنی کلمه یعش در دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
عشو (۱۴ بار)
. هر که از یاد خدا اعراض کند شیطانی برای او میآوریم که مصاحب اوست. عشو چنانکه در مجمع گفته ضعف بینائی و اعراض است و عشاء کوری و از بین رفتن چشم میباشد در اقرب نیز اعراض را از جمله معانی آن گفته است «عَشی عَنْها:اَعْرَضَ عَنْها» راغب گوید: «عَشی عَنْهُ:عَمِیَ عَنْهُ». علی هذا چون قرائت مشهور «یَعْشُ» به ضّم شین است معنی آن اعراض و ضعف بصر میباشد، بعضی آن را به فتح شین خواندهاند که در این صورت از باب علم یعلم به معنی کوری است نگارنده در آیه قول سدّی را اختیار میکنم که اعراض گفته است نظیر این آیه، آیه است. عشاء: از اول مغرب تا وقت نماز عشاء (مفردات) . وقت مغرب گریه کنان پیش پدر آمدند . عشاء را آخر روز و اول شب نیز گفتهاند ولی قول راغب اقوی است و ظهور قرآن آن را تأیید میکند طبرسی آن را به لفظ «یقال» آورده است. آن فقط دوبار در قرآن آمده است. عشّی: بهعقیده راغب از اول ظهر است تا صبح روز بعد. ابن اثیر در نهایه و طبرسی ذیل آیه 16 سوره یوسف آن را به لفظ «قیل» آوردهاند. ولی طبرسی و زمخشری ذیل آیه عشّی را از اول ظهر تا غروب آفتاب گفتهاند چنانکه ابکار را از طلوع فجر تا وقت چاشت و انتشار نور خورشید ذکر کردهاند. ناگفته نماند: عشاء در قرآن تنها آمده ولی «عَشِّی» اغلب با «اِبْکار-اِشْراق-غَداة-بُکْرَة» مقابل آمده است مثل آیه فوق و آیه . . . بنابر قول راغب مدت تسبیح و دعا در این آیات از طلوع فجر تا نزدیکی ظهر و از ظهر تا صبح روز بعد است و بنابر قول طبرسی و زمخشری دو طرف روز میباشد. و قول آنها به نظر بهتر میآید. عشّیه: همان عشّی است به قولی تاء آن برای وحدت است . ضمیر «ضُحها» به «عَشِّیَة» راجع است یعنی روزی که قیامت را میبینند گوئی در دنیا یا در قبرها توقّف نکردهاند مگر آخر یک روز و یا اول آن را.