[ویکی الکتاب] معنی یَعْرِفُونَهُ: او را می شناسند ریشه کلمه: عرف (۶۹ بار)ه (۳۵۷۶ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه یعرفونه
وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِینَ پیدا کرد که اقرار بتصدیق محتاج است از دل و از کردار این آیت ردّ است بر مرجیان که میگویند ایمان اقرارست مجرّد بی تصدیق، و ردّ است بریشان که میگویند ایمان قول است بیعمل که منافقان را قول و اقرار بود بی تصدیق و بی عمل و اللَّه تعالی ایشان را مؤمن نخواند. و در جمله بباید دانست که مردم درین مسئله بر چهار گروهاند سه بر باطل و یکی بر حق: امّا آن سه گروه که بر باطلاند یکی جهمیان اند که میگویند ایمان معرفت است بی اقرار و بی عمل و اگر چنین بودی جهودان همه مؤمنان بودندی که ایشان را معرفت بود لهذا قال تعالی یعرفونه کما یعرفون ابناءهم . گروه دیگر مرجیاناند که میگویند ایمان اقرارست و تصدیق بی عمل و این مذهب اصحاب رای است، و اول کسی که این گفت جماد بن ابی سلیمان الکوفی بود، و اگر چنین بودی ابلیس مؤمن بودی که وی را هم اقرار بود و هم تصدیق لکن چون عمل نبود مؤمن نبود.
«وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ» قیل: اسحاق بالعربیة الضحاک و اول من شاب ابرهیم و سمّ بالشیب لانّ الناس کانوا لا یعرفونه من اسحاق و لا اسحاق منه لعظم الشبه بینهما فوسم بالشیب لیفرق بینهما ثمّ شاب الناس بعده.