معنی کلمه یعرب در لغت نامه دهخدا
تغیرت البلاد و من علیها
و وجه الارض مغبر قبیح
تغیر کل ُ ذی طعم و لون
و قَل َّ بشاشة الوجه الصبیح.
ترجمه : سرزمینها و کسانی که در آنها بودند دگرگون شدندو روی زمین خاک آلود و زشت است. هر مزه و رنگی تغییریافت. و کم است خندانی و بشاشت روی زیبا. ( از لباب الالباب ج 1 ص 18 ). و در تاریخ اسلام آمده است : پدرش در هنگام تفرق فرزندان نوح به یمن آمد و پادشاه شد. پس از پدر به سلطنت رسید و زبان عربی را در آنجا آموخت ودر حیات خود نواحی را به برادران خود داد، از جمله عمان را به عمان بن قحطان و حضرموت را به حضرموت بن قحطان. گویند پس از یعرب پسرش یشجب به سلطنت رسید. ( ازتاریخ اسلام ص 19 ).
- یعرب زبان ؛ عربی زبان. تازی زبان. که به زبان عرب سخن گوید :
ادیب و دبیر و مفسر نبود
نه سحبان یعرب زبان عنصری.خاقانی.