[ویکی الکتاب] معنی یُطِعِ: اطاعت کند (جزمش به دلیل شرط واقع شدن برای جمله بعدی است وحرکت آخرش از جهت تقارن با حرف ساکن یا تشدید دار کلمه بعد می باشد) ریشه کلمه: طوع (۱۲۹ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه یطع
علی الاقدار لایقضی قضاه لما یطع غیر الامتثال
اینجا دعای عاشق همه این بود که: اللهم اجعلنی نوراً، یعنی مرا در مقام شهود بدار تا بینم که من توام، آنگاه گویم: من رآنی فقد رأی الحق، و تو گوئی: من یطع الرسول فقد اطاع الله: که اگر من باشم ترا نبینم، لاجرم گویم: نور انی اراه؟
وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا از روی اشارت مسلمانان را درین آیت موافقت میفرماید که موافقت اصل دین است، و مخالفت مایه ضلالت، چنان که در دین و عقیدت موافقت واجب است، در رای و عزیمت هم واجب است، از اینجاست که رب العزة طاعت خدا و رسول و اولی الامر همه در هم بست، و خروج و خالفت حرام کرد. مصطفی گفت: «امرتکم بخمس بالجماعة و السّمع و الطّاعة و الهجرة و الجهاد فی سبیل اللَّه. و انّه من خرج من الجماعة قید شبر فقد خلع ربقة الاسلام من عنقه الا ان یراجع،و قال ص: «من اطاعنی فقد اطاع اللَّه، و من عصانی فقد عصا اللَّه، و من یطع الامین فقد اطاعنی، و من یعص الامیر فقد عصانی، و انما الامام جنّة یقاتل من ورائه، و یتّقی به فان امر بتقوی اللَّه و عدل فانّ له بذلک اجراً، و ان قال بغیره فانّ علیه منّة، و ان امر علیکم عبد مجدّع یقودکم بکتاب اللَّه، فاسمعوا له و اطیعوا.
قال النبی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم «من یطع اللَّه و رسوله فقد رشد»