یش

چو می دیدم کمان ابرو یش خم قیامت می شدی بر من در آن دم

سراسر دست و بازو یش ستودند ادب کرد ه، تواضع ها نمودند

هست بیش از طاقت من بار اندوه فراق یش ازین طاقت ندارم گفته‌ام صد بار بیش

آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع وقت با پیش نویس قانون (حمایت از احزاب فوق‌العاده ارتدوکس) که با اجازه معافیت دانشجویان تمام وقت از خدمت در ارتش اسرائیل مخالف بود. در پی این اختلافت ۲ حزب یش عتید و میرتس در تاریخ ۱۲ مارس ۲۰۱۸ پیشنهادی برای انحلال کنست ارائه دادند که تصویب شد.

بیخبر گل که خو ب یش از کیست وانچنان بوی خوش ورا از چیست

عرق رق می‌کند گل گل ز رویش یش به بستان تان خجل جل می‌شود ود ود ز قدش دش صنوبر بر

تیغ نیلوفر یش دشمن را کسوت ارغوان همی بخشد

تئاتر روایی برتولت برشت با استفاده از یک راوی در بطن نمایشنامه و متن‌های توصیفی خارج از دیالوگ و نیز چکیده‌ای از وقایع هر صحنه در آغاز پرده که با هدف زدودن هیجان در نزد تماشاگر صورت می‌گیرد، در صدد برانگیختن قوهٔ تفکر تماشاگر است و او را به تقابل با آنچه که بر روی صحنه نما یش داده می‌شود، وامی‌دارد.

در این انتخابات حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو با کسب ۳۰ کرسی از مجموع ۱۲۰ کرسی در رتبه اول قرار گرفت و تعداد کرسی‌های خود در پارلمان را ۱۲ کرسی افزایش داد. اتحاد صهیونیستی با کسب ۲۴ کرسی، فهرست مشترک احزاب عرب با کسب ۱۳ کرسی و حزب یش عتید با کسب ۱۱ کرسی در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند.

به شکل ابرو یش دل بود قربان که باشد مرکمان را خانه قربان

چو سی سال از شاهیش شد فزون ز بینی یش بگشود یک روز خون

این رای سفر که یش داری بر تو به خوشی چو بوستان باد

شنید و ماند بر سر دست تعظیم بسان طفل پ یش پیرِتعلیم

اعضای باند از طریق نوئل دوربال از وجود یک مرد ثروتمند مجارستانی به نام فرانک گریگا مطلع شدند که ثروت خود را از طریق راه اندازی یک بیزینس در حوزه سکس تلفنی به دست آورده بود. دوربال از طریق یکی از دوست دخترهای قبلی خود، به آتیلا ویلند معرفی شد، که گریگا را می‌شناخت. آتبلا؛ دوربال و «پسرعمو» یش دانیل لوگو را در تاریخ ۲۰ مه ۱۹۹۵، به گریگا معرفی کرد. دوربال، لوگو را متقاعد ساخت که برنامه‌ای برای ربایش و اخاذی از این زوج طراحی کند. در این ملاقات، لوگو و دوربال خودشان را به عنوان تاجرانی جدی جا زدند و فرصت‌های سرمایه‌گذاری به گریگا پیشنهاد کردند.