یرجع

معنی کلمه یرجع در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یُرْجَعُ: بازگردانده می شود
معنی یَرْجِعُ: برمی گردد (عبارت "یَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَیٰ بَعْضٍ ﭐلْقَوْلَ "یعنی:با یکدیگر گفتگو و با یکدیگر مراجعه و مخاصمه میکنند و کنایه از این است که هرکدام گناه وبدبختی خود را به گردن دیگری می اندازد. معنی کلمه به کلمه اش می شود بعضی از آنان به سوی بعض دیگر ...
معنی یَرْجِعَ: که برگردد
معنی لَّا یَرْجِعُ: بر نمی گردد (عبارت "لَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلاًَ " یعنی به آنان پاسخی نمی دهد (معنی کلمه به کلمه اش می شود از لحاظ قولی به سویشان بر نمی گردد))
ریشه کلمه:
رجع (۱۰۴ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه یرجع

آن که دو نماز بگزارد: یکی نماز استخاره پیش از سفر و آن نماز و دعا معروف است و دیگر به وقت بیرون شدن چهار رکعت نماز کند که انس رحمهم الله می گوید که مردی به نزدیک رسول (ص) آمد و گفت، «اندیشه سفر دارم و وصیت نبشته ام، به پدر دهم یا به پسر یا به برادر؟» رسول (ص) گفت که «هیچکس که به سفر شد خلیفه ای به جای خویش نگذاشت نزد خدای تعالی دوست تر از چهار رکعت نماز که بگزارد.» در آن وقت که بار بسته باشد، «الحمدلله و قل هوالله» برخواند و آنگاه بگوید، «اللهم انی اتقرب بهن الیک فاخلفنی بهن اهلی و مالی: فهی خلیفه فی اهله و ماله و دورت حول داره حتی یرجع الی اهله»
شیخ الاسلام گفت: کی شبلی از توحید مدعیانه سخن می‌گوید نه متملکانه. کسی بوبکر طمستانی را گفت: مرا وصیتی بکن «گفت» الهمة! فان علیها مدار الامر والیها یرجع الامر. و هم وی گفته: ما الحقیقة الا فی موت النفس. و هم وی گفته: همت مهین بیرون آمدنست از نفس از بهر آنک نفس، مهینه حجابست میان تو و اللّه. و هم وی گفت: که ممکن نشود بیرون آمدن از نفس و رستن از نفس خود بنفس خود، که بدو از نفس وخود بتوان رست و بصحت ارادت او را.
کفر و دین خوب و زشت و کهنه و نو یرجع الامر کلّه زی او