یدع

معنی کلمه یدع در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَدُعُّ: به قهر میراند - به خشونت و جفا از خود میراند - پرت می کند و دفع می کند به شدت-به زور و به جفا رد می کند(ازکلمه "دعّ " به معنای دفع و پرت کردن به شدت است )
معنی یَدْعُ: بخوانَد -طلب کند (جزمش به دلیل شرط شدن برای بعد از خود می باشد.دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است...
ریشه کلمه:
دعع (۳ بار)
«یَدُعُّ» از مادّه «دَعّ» (بر وزن حدّ) به معنای دفع شدید و راندن توأم با خشونت و عنف است. از آنجا که «یَحُضُّ» و «یَدُعُّ» به صورت فعل «مضارع» آمده، نشان می دهد این کار مستمر آنها در مورد یتیمان و مستمندان بوده است.
، دعّ به معنی دفع شدید است (راغب) «دعّه دعّاً: دفعه دفعاً عنیفاً» و اساس البلاغه نقل شده «دعّ الیتیم» یعنی یتیم را به ظلم و جفا دفع کرد و از خود راند. معنی آیه اوّل چنین است: مکذّب بدین کسی است که یتیم را به قهر از خود میراند و به درد او نمی‏رسد و معنی آیه دوّم آن است مه: به شدّت تمام به آتش جهنّم دفع و انداخته می‏شوند مثل تنه زدن و انداختن کسی.

جملاتی از کاربرد کلمه یدع

«وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ» حذفت الواو من یدع فی اللّفظ و الخطّ و لم تحذف فی المعنی لانّها فی موضع الرّفع فکان حذفها فی اللّفظ باستقبالها اللام السّاکنة، کقوله تعالی: «وَ یَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ سَنَدْعُ الزَّبانِیَةَ وَ سَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ فَما تُغْنِ النُّذُرُ» معنی آیت آنست که مردم بوقت ضجر و غضب بر خود و بر مال خود و بر فرزند خود دعاء بد کنند چنانک خود را یا فرزند خود را مرگ خواهند و هلاک مال خواهند از سر ضجر «دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ» ای کما یدعو لنفسه بالخیر همچنانک خود را و فرزند خود را عافیت و سلامت و نعمت خواهند و اجابت آن دوست دارند هم چنان بوقت ضجر دعاء بد کنند امّا اجابت آن دوست ندارند و این از آنست که آدمی عجولست قلیل الحلم و بی صبر در کارها، زود بدعاء بد شتابد بر خویشتن، امّا ربّ العزّه باجابت نشتابد بفضل خویش.
لم یدع فی الصدور من قلب سلبه للقوب بالحرکات
و عن ابی ثعلبة الخشنی، قال سمعت رسول اللَّه (ص) یقول ان اللَّه لیطلع علی عباده فی لیلة النصف من شعبان فیغفر للمؤمنین و یمهل الکافرین و یدع اهل الحقد بحقدهم.