[ویکی شیعه] ید بَیضَاء (دست تابان) از جمله معجزات نه گانه حضرت موسی(ع) که قرآن از آن یاد کرده است. در این معجزه، دست حضرت موسی(ع) سفید و درخشان می شد. این معجزه یک بار قبل از رفتن به ملاقات فرعون و یک بار در حضور فرعون واقع شد. تورات نیز این معجزه را نقل کرده که در برخی جزئیات، متفاوت از نقل قرآن است. معجزه ید بیضاء (دست تابان) از جمله معجزات نه گانه حضرت موسی(ع) بوده است. قرآن در سوره های اعراف، طه، شعراء، نمل و قصص از آن یاد کرده و آن را چنین نقل کرده است: «اسْلُکْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُ جْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ: دستت را در گریبانت ببر تا بدون هیچ عیبی سفید و درخشان بیرون آید». بنا بر آیات قرآن این معجزه یک بار قبل از رفتن موسی به ملاقات فرعون و برای آمادگی حضرت موسی(ع) رخ داد بار دیگر در نزد فرعون، واقع شد.
جملاتی از کاربرد کلمه ید بیضا
چون برف در سخن ید بیضا نمودمی بیم ملالت ار نبدی در بیان برف
جای حیرت نیست اگر کاغذ ید بیضا شود کلک صائب زین غزل گردید نخل ایمنی
به لطف گر ید بیضا بدو نماید صبح به شکل شام گرفتست بی گمان سوداش
راست گویی ز میان زره داودی هر زمانی ید بیضا بنماید موسی
زین کلیمان نیست امید گشود آستین ها بی ید بیضا چه سود
کف تو چون ید بیضا نمود در بخشش وجوه رزق شد از نور ان بنان روشن
تو را شاعر چو من باید ید بیضا برآورده منظم کرده هر شعری زگوهر خانهٔ قارون
این خدا شعله شوقی ره امید مرا که درین بادیه سرما ید بیضا ببرد
«بدرالدین یحیی ترجمان... از امائل افاضل روم بود و در رقت منظوم و جزالت منثور قسِّ فصاحت و حسّانِ بلاغت. اگرچه مولد و منشأ شهر قونیه داشت، اما به نژاد قدیم و تربیت اصلی به خطهٔ جرجان منتسب شدی، و به فخری جرجانی ناظم قصهٔ ویس و رامین انتما و اعترا کردی؛ و به یمین و یسار، خط منسوب روان آبدار چون لؤلؤ شاهوار نوشتی. در جملهٔ علوم حظّی تمام و قسطی وافر، سیمّا در انشاءِ مکاتبات و مراسلات دیوانی ید بیضا و دم مسیحا و درجهٔ عُلیا یافته بود...».
در علاجش ید بیضا بنمایید مگر کاتش حسن بدان سبز شجر بازدهید
روز هیجا دست او و رمح مار آساش را اهل معنی چون ید بیضا و ثعبان یافتند