یت

معنی کلمه یت در لغت نامه دهخدا

یت. [ ای ی َ ] ( ع پسوند ) در عربی جزء مؤخر مصدر صناعی اسمی است یعنی مصدری که با آن یاء نسبت و تاء تأنیث ( - یت ) آمده باشد، مانند مالکیت ، مرغوبیت ، انسانیت ، معروفیت ، حریّت ، ماهیت. ( از کلمات فارسی نیز مصدر صناعی درست می کنند مانند دوئیت ، خوبیت. اما ادبا به کار بردن این کلمات را درست نمی دانند ).
یت. [ ی ِ ] ( اِ ) نوعی از نواعم در دریاهای گرم. ( یادداشت مؤلف ).
یت. [ ی َ ] ( ضمیر ) ضمیر متصل به معنی «ات » که پس از اسمهایی که به الف و یا و واو تمام شده باشند درمی آورند، مانند عصایت و گیسویت. ( ناظم الاطباء ). اما این قول اساس علمی ندارد. و ضمیر منحصراً همان «ت » است.

معنی کلمه یت در فرهنگ فارسی

ضمیر متصل بمعنی ات که پس از اسمهایی که بالف و یا واو تمام شده باشند در می آورند مانند عصایت و گیسویت اما این قول اساس علمی ندارد

جملاتی از کاربرد کلمه یت

خضر اگر بیندت شود حیران همچو موسی بود پ یت پویان
ای دو یت و مسند تو دین و دولت را نظام وی بکلک و خاتم تو شرع و ملت را قوام
نبود سلوک ساحت الا یت نا کرده سیر بادیه لا را
او در شهر هینریتا نیویورک به دنیا آمد. هنگامی که سه ساله بود هوش سرشارش مشخص شد. موعظه چارلز گراندیسون فینی، در شهر راچستر، خانواده او را ترغیب کرد که به کلیسای پروتستانها بپیوندد. پس از جسارت به دعا با توجه به خانواده مذهبی اش، براون قبل از سن نه سالگی به کلیسا پذیرفته شد. مدت کوتاهی پس از عضو یت در گروه پروتستان به او اجازه داده شد تا در جلسات روز یکشنبه موعظه کند. در سال ۱۸۴۱ در سن شانزده سالگی و تکمیل تحصیلات دینی اش در مدرسه شروع به تدریس کرد.