یبروج

معنی کلمه یبروج در لغت نامه دهخدا

یبروج. [ ی َ ] ( اِ ) مصحف یبروح است. ( یادداشت لغت نامه ). مردم گیاه باشد و بیخ لفاح است و بعضی گویند لفاح میوه یبروج است. ( برهان ) ( آنندراج ). مهرگیاه. مردم گیاه. منذغوره. منذاغورس. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به یبروح شود.

معنی کلمه یبروج در فرهنگ فارسی

مصحف یبروح است مردم گیاه باشد و بیخ لفاح میوه یبروج است

جملاتی از کاربرد کلمه یبروج

نقش جوزا چون دو مغز اندر یکی جوز از قیاس یا دو یبروج الصنم در یک مکان انگیخته