یارعلی

معنی کلمه یارعلی در لغت نامه دهخدا

یارعلی.[ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش دلفان شهرستان خرم آبادبا 200 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
یارعلی. [ ع ] ( اِخ ) دهی است از بخش زاغه شهرستان خرم آبادبا 240 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
یارعلی. [ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش حومه شهرستان مهابادبا 120 تن سکنه. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

معنی کلمه یارعلی در فرهنگ اسم ها

اسم: یارعلی (پسر) (فارسی، عربی)
معنی: یار ( فارسی ) + علی ( عربی ) یار و یاور علی ( ع )

جملاتی از کاربرد کلمه یارعلی

در دوره قره‌قویونلو تشیع فراگیر شد. فعالیت‌های موفقیت‌آمیز شیخ جنید صفوی در آذربایجان و آناتولی و مشعشعیت در خوزستان مهم‌ترین شاهد بر گسترش تشیع با شمشیر است. می‌توان گفت مانند یارعلی (برادر قره یوسف) در خاندان قره قویونلو، عشق آگاهانه به علی بن ابی‌طالب وجود دارد. اما نام چهار خلیفه بر روی سکه‌های قره یوسف، اسکندر و جهان شاه دیده می‌شود. علاوه بر آن، در منابع معاصر آق‌قویونلو، ممالیک و تیموری هیچ گزارشی مبنی بر گرایش حاکمان قره‌قویونلو به تشیع وجود ندارد.
در آن مقطع چیزی که بر وی تأثیر گذاشت دیگر اعضای جلسات پنجشنبه‌ها در تهران بودند که اکثرشان اهالی خوزستان بودند؛ قاضی ربیحاوی و یارعلی پورمقدم از مسجدسلیمان، همین‌طور کامران بزرگ‌نیا و دیگران. وی از خلال این جلسات با آن‌ها دوست شد و آن‌ها روی وی تأثیر زیادی گذاشتند و بعدها با هم جلسات جداگانهٔ داستان خوانی گذاشتند. سال ۱۳۶۶ یا ۱۳۶۷ بود که اسدی اولین داستان‌های جدی‌اش را نوشت که بعدها مجموعه داستان شد.