گنده بغل

معنی کلمه گنده بغل در لغت نامه دهخدا

گنده بغل. [ گ َ دَ / دِ ب َ غ َ ]( ص مرکب ) کسی که خوی و نم زیر بغلش بسیار بدبو باشد. اَذفَر. ذَفِر. ( منتهی الارب ). اِصَن :
با زبان معنوی گل با جعل
هر زمان گوید که ای گنده بغل.مولوی.- امثال :
گنده بغل را چه سود عنبر و لادن ؟
میرزا ابوالحسن جلوه ( از امثال و حکم ج 3 ص 1327 ).

معنی کلمه گنده بغل در فرهنگ عمید

کسی که عرق زیر بغلش بدبو باشد.

معنی کلمه گنده بغل در فرهنگ فارسی

کسی که عرق زیر بغلش بسیار بد بوست : با زبان معنوی گل با جعل هر زمان گوید که ای گنده بغل . ... ( مثنوی )

جملاتی از کاربرد کلمه گنده بغل

به حق آنک به فراش گفته‌ای که بروب ز چند گنده بغل خانه را برای کرام
دهانت، ای اغل، گنده ریش، گنده بغل همی کند همه شب گوه سگ به دندان حل
پیاز گنده بغل دلق مصر می‌پوشد به کاله‌جوشی من کوب می‌خورم چون سیر
زین رز برون بر گنده بغل را پهلوی نعنع کن گندنایی
آن گنده بغل ما را سر زیر بغل دارد کینه بکشیم آخر زان کوردل کودن