معنی کلمه گنابادی در لغت نامه دهخدا
گنابادی. [ گ ُ ] ( اِخ ) سلطان محمد، ملقب به سلطان علی بن مولی حیدربن سلطان محمد یا محمودبن دوست محمدبن نور محمد خراسانی گونابادی. از اکابر علماو عرفای قرن حاضر ( چهاردهم هجری ) که مابین علوم ظاهر و باطن را فراهم آورده و معقول و منقول را توأم ساخته و در سال 1319 هَ. ق. قمری به زیارت کعبه معظمه مشرف و تألیفات جلیله نافعه برآورده است : 1- بیان العادة فی مقامات العبادة، در تفسیر تمام قرآن موافق مشرب اهل عرفان که در ماه صفر 1311 هَ. ق. از تألیف آن فارغ و در 1314 هَ. ق. در تهران چاپ سنگی شده است. 2- تنبیه النائمین ، به زبان پارسی در حقیقت خواب و انواع آن و مدلولات آن. 3 - رساله سعادت نامه ، که نیز چاپ شده. 4 - مجمع السعادة، در اخلاق که آن نیز در تهران چاپ شده و همه اینها را به نام پسر خود حاج محمدکاظم سعادتقلی شاه تألیف داده و در 26 ربیعالاول سال 1327 هَ.ق. وفات یافت. ( ریحانة الادب ج 1 ).
گنابادی. [ گ ُ ] ( اِخ ) ملا مظفربن محمد قاسم بن مظفر گنابادی. از مشاهیر منجمین و ریاضیین عهد شاه عباس اول و با شیخ بهایی متوفی سال 1031 هَ. ق. معاصر و ازتألیفات اوست : 1 - اختیارات النجوم. 2 - تنبیهات المنجمین در احکام نجومی که برای شاه معظم تألیف و در دهم صفر 1324 هَ. ق. به پایانش رسانده. 3- الحاتمیه ، در بیان خط نصف النهار و سمت قبله و به همین جهت آن را قبله الاَّفاق نیز گویند و آن را به نام خواجه ناصرالدوله و الدین حاتم بیگ که از ارکان دولت و وزیر شاه عباس بوده تألیف نموده. 4 - شرح بیست باب ملاعبدالعلی بیرجندی ، در معرفت تقویم رقمی که در ایران چاپ شده و به بیست باب ملا مظفر معروف است. 5 - قبلة الاَّفاق ، که بنام حاتمیه مذکور شد. 6 - منتخب التنبیهات ، که کتاب تنبیهات مذکور خود را ملحض کرده و سال وفاتش به دست نیامده. ( ریحانة الادب محمدعلی تبریزی ج 3 ).