گشته رنگ

معنی کلمه گشته رنگ در فرهنگستان زبان و ادب

{off colour} [علوم و فنّاوری غذا] رنگی غیر از رنگ طبیعی مادۀ غذایی که معمولاً براثر تغییرات نامطلوب و فساد در آن ایجاد می شود

جملاتی از کاربرد کلمه گشته رنگ

ز عشق این می خاکست گشته رنگ آمیز ز تف این می آتش فروخت خوش رخسار
به لاک جوهر شمشیر، ناز خوبانیم که تار زخم جدا گشته رنگ می گیرد
ز خون یلان گشته رنگ ستور چو ابلق، تن خنگ و ابلق چو بور
آن یکی نیلی و دیگر گون سفید گشته رنگ هر یکی نوعی پدید
گل رویت که ظاهر گشته رنگ یاسمین او را چه باشد کز می گلرنگ سازی آتشین او را
رنگ لاله گشته رنگ زعفران زور شیرش گشته چون زهرهٔ زنان