گشاده دستی

معنی کلمه گشاده دستی در لغت نامه دهخدا

گشاده دستی. [ گ ُ دَ / دِ دَ ] ( حامص مرکب ) عمل گشاده دست. سخاوت. رجوع به گشاده دست و گشاده و گشاده شدن شود.

معنی کلمه گشاده دستی در فرهنگ عمید

جوانمردی، سخاوت.

معنی کلمه گشاده دستی در فرهنگ فارسی

۱ - جوانمردیسخاوت . یا با گشاده دستی. سخاوتمندانه : برای دلجویی بچه با گشاده دستی تمام و بدون چانه زدن از خرازی فروشی چند قلم اسباب بازی ... خرید . ۲ - تسلط نفوذ .

جملاتی از کاربرد کلمه گشاده دستی

نه گشاده دستی گشتاده دستان حفظشان کرد و نه توانگران را توانگری رهائی داد.
چنار پیش تو لاف از گشاده دستی زد کنون ندارد در دست زان سخن جز باد