گرده گاه

معنی کلمه گرده گاه در لغت نامه دهخدا

گرده گاه. [ گ ُ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) آنجای که گرده بدانجاست. آنجای از درون انسان یا حیوان که گرده ( قلوه ) بدانجاست. قلوه گاه :
بزد نیزه بر گردگاه دو گرد
برآورد و زد بر زمین کردخرد.اسدی.بدین یال و گردی برو گرده گاه
چه سنجد به چنگال او کینه خواه.اسدی.و خرقه های با آب یخ سرد کرد بر گرده گاه می نهند. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
گرده گاه فلک شکافته باد
که یکی گرده با جگر ندهد.انوری.ولف در فهرست شاهنامه گرده گاه ( به ضم اول ) و گرده گه ( به ضم اول ) ( مخفف آن را ) به معنی قد و قامت دانسته و به فرهنگ عبدالقادر هم ارجاع کرده است.

معنی کلمه گرده گاه در فرهنگ عمید

جایی از بدن انسان یا حیوان که کلیه در آنجا قرار دارد.

معنی کلمه گرده گاه در فرهنگ فارسی

( اسم ) جایی که گرده ( قلوه ) بدانجاست : و خرقه های با آب یخ سرد کرده بر گرده می نهند .

جملاتی از کاربرد کلمه گرده گاه

بدین یال و گردی بَر و گرده گاه چه سنجد به چنگالِ او کینه خواه
بزد نیزه بر گرده گاه دو گرد برآورد و زد بر زمین کرد خرد
وان گرده گاه پاره کند گه درست باز یعنی که هم نمی‌دهم و هم نمی‌خورم