گردن دراز
معنی کلمه گردن دراز در فرهنگ عمید
۲. احمق.
معنی کلمه گردن دراز در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه گردن دراز
گشت به شکل رباب حادثه گردن دراز هین بدهش گوشمال کز در باد افره است
لب بر لبش چو ساغر، خلقی بکام و شاهی از دور چون صراحی، گردن دراز کرده
هی بزن این گردن ای گردن دراز گردنی کوته بجو با آن بساز
آن حلقههای زلفت حلق که راست روزی ای ما برون حلقه گردن دراز کرده
بین که چه خواهی کردنا بین که چه خواهی کردنا گردن دراز کردهای پنبه بخواهی خوردنا