گردن بر

معنی کلمه گردن بر در لغت نامه دهخدا

گردن بر. [ گ َ دَ ب ُ ] ( اِمرکب ) آلتی است که نجاران بدان چوبها سوراخ کنند.

معنی کلمه گردن بر در فرهنگ فارسی

( صفت و اسم ) آلتی است که نجاران بوسیل. آن چوبها را سوراخ کنند .

جملاتی از کاربرد کلمه گردن بر

بهر حلی‌های گوش و گردن بر بط سیم و زر از ساغر و مدام برآمد
به فرّ جهاندار بستش میان به گردن بر آورد گرز گران
فریبرز بابند برداشتش سپهبد به گردن بر افراشتش
دام زلف و دانه خال ار بدیدی شیخ شهرت سبحه بگسستی ز گردن بر میان زنار بستی
نشسته تشنگان ابر رحمت تا کمر در گل به شکل سبزه گردن بر دم شمشیر هم دارند
موسی عمران پی تحصیل زاد چوب چوپانی به گردن بر نهاد
بیازید رستم دو پایش به کین به گردن بر آورد و زد بر زمین
گه حبل به گردن بر مانند شتربان گه بار به پشت اندر مانندهٔ استر
من آن شیرم که شیرینم به نخجیر به گردن بر نهاد از زلف زنجیر
کنون پرداخت مدحی چون عروسی ساخته کاو را به گردن بر مشاطه عقدهای پر گهر بندد