گردزاد

معنی کلمه گردزاد در لغت نامه دهخدا

گردزاد. [ گ ُ ] ( ن مف مرکب ) دلیرزاده. پهلوان زاده. کسی که او را گرد زائیده باشد :
پس از باره رودابه آواز داد
که ای پهلوان بچه گردزاد.فردوسی.

معنی کلمه گردزاد در فرهنگ عمید

فرزند پهلوان.

معنی کلمه گردزاد در فرهنگ فارسی

کسی که فرزند پهلوان باشد دلیر زاده : پس از باره رودابه آواز داد که ای پهلوان بچ. گردازد . ...

جملاتی از کاربرد کلمه گردزاد

کامد آن گردزاد گرد شکر کامد آن شیر سهم شیر شکار
پری خشمگین شد از آن گردزاد ربودش ز جا در زمان همچو باد