گردبند

معنی کلمه گردبند در لغت نامه دهخدا

گردبند. [ گ ُ ب َ ] ( نف مرکب )آنکه پهلوانان را بند کند. شجاع. دلیر :
چون برآئین نشسته بود بر او
آن شه گردبند شیرشکر.فرخی.

معنی کلمه گردبند در فرهنگ عمید

۱. آن که پهلوانان را به بند کشد.
۲. دلیر، شجاع.

جملاتی از کاربرد کلمه گردبند

چون بر آیین نشسته بود بر او آن شه گردبند شیر شکر