معنی کلمه گردا در لغت نامه دهخدا
کسی کز خدمتت دوری کند هیچ
بر او دشمن شده گردون گردا.عسجدی.ما مانده شدستیم و گشته سوده
ناسوده و نامانده چرخ گردا.ناصرخسرو.بنگر به چشم خاطر و چشم سر
ترکیب خویش و گنبد گردا را.ناصرخسرو.|| ( اِ ) بادبدر، و آن چوبی باشد مخروطی که طفلان بر آن ریسمان پیچند و از دست رها کنند تا در زمین گردان شود. || حجت. ( برهان ).