گربه در انبان

معنی کلمه گربه در انبان در لغت نامه دهخدا

گربه در انبان. [ گ ُ ب َ / ب ِ دَ اَم ْ ] ( اِ مرکب ) مکر. حیله :
با این همه نگشتی هرگز فریفته
چون دیگران به گربه در انبان روزگار.انوری.کنون بدانند آن چند موشخوار یقین
که کار نصرت تو نیست گربه در انبان.رضی الدین نیشابوری.، گربه در انبان داشتن. [ گ ُ ب َ / ب ِ دَ اَم ْ ت َ ]( مص مرکب ) کنایه از مکر کردن و حیله ورزیدن باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( غیاث ) ( فرهنگ رشیدی ) :
شد آنکه دشمن تو داشت گربه در انبان
کنون گهی است که با سگ فروشود به جوال.انوری ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ).

جملاتی از کاربرد کلمه گربه در انبان

همچو گربه عطسهٔ شیری بدم از ابتدا بس شدم زیر و زبر کو گربه در انبان نهاد
با این همه نگشتی هرگز فریفته چون دیگران به گربه در انبان روزگار
شد آنکه دشمن تو داشت گربه در انبان کنون گهست که با سگ درون شود به جوال
دی مرا پرسید لطفش کیستی گفتم ای جان گربه در انبان تو
جسم‌ها شب خالی از ما روز پر ما و من چون گربه در انبان کیست