گجسته

معنی کلمه گجسته در لغت نامه دهخدا

گجسته. [گ ُ ج َ ت َ / ت ِ ] ( ص ) از پهلوی گجستک. ملعون. رجیم. مقابل خجسته ، به آفرین و مرحوم. رجوع به گجستک شود.

معنی کلمه گجسته در فرهنگ عمید

۱. خبیث، ملعون.
۲. پلید، ناپاک.

معنی کلمه گجسته در فرهنگ فارسی

گجستک:خبیث، ملعون، پلیدوناپاک
( صفت ) ملعون خبیث : اسکندر گجسته گجسته ابالیش .

معنی کلمه گجسته در ویکی واژه

نفرین‌شده، ملعون، خبیث
پلید، ناپاک
یکی از نام‌های اهریمن
لقبی که ایرانیان به اسکندر مقدونی دادند.
خجسته

جملاتی از کاربرد کلمه گجسته

هدایت در سال ۱۳۱۶ از هند به تهران بازگشت و دوباره در بانک ملی مشغول به کار شد. سال بعد از بانک ملی استعفا داده، در وزارت فرهنگ استخدام شد. او تا سال ۱۳۲۰ که متفقین ایران را اشغال کردند به فعالیت‌های ادبی پرداخت و چندین داستان و مقاله انتشار داد. کارنامهٔ اردشیر بابکان را در مجلهٔ موسیقی و گجسته ابالیش (ترجمه از متن پهلوی) را جداگانه (در انتشارات ابن سینا) چاپ کرد. با وجود این بوف کور همچنان در ایران منتشر نشده بود.