گب

معنی کلمه گب در لغت نامه دهخدا

گب. [ گ َ ] ( ص ) بزرگ. ( آنندراج ).

معنی کلمه گب در فرهنگ فارسی

( اسم ) اندرون رخ داخل چهره : روان گشته دایم دو چیز از جهان شد ( از چهارش ) زد و چشم کوری زدو گپ لالی ( عبدالله عارض )

جملاتی از کاربرد کلمه گب

به دلخراشی هر خار بایدم تن داد مرا که نکهت گب بر دماغ بار شود