گاوانی

گاوانی

معنی کلمه گاوانی در لغت نامه دهخدا

گاوانی. ( اِخ ) دهی از دهستان گرم بخش ترک شهرستان میانه ، واقع در 29 هزارگزی خاور بخش و 7 هزارگزی شوسه میانه به خیاو. کوهستانی. معتدل ، دارای 57 تن سکنه. آب آن از چشمه و کوه ، محصول آنجا حبوبات ، شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

معنی کلمه گاوانی در فرهنگ فارسی

دهی از شهرستان میانه

معنی کلمه گاوانی در دانشنامه عمومی

گاوانی یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان گرمه جنوبی بخش مرکزی شهرستان میانه واقع شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه گاوانی

دسته دوم از نسل و بازماندگان و عشیره جاوان، که از همان صدر اسلام از این شهرها بیرون آمدند و به همراه سایر مسلمان‌ها به جهاد در سرزمین‌های دورتر پرداختند و بعد از دوره فتوحات اسلامی نیز به شهرهایشان بازنگشتند و زندگی کوچ نشینی و شکار را انتخاب کرده بودند که به همان صورت باقی ماندند و با سایر مردمان ترکیب نشدند و به مرور زمان به این مردم که از نسل جاوان کُرد بودند جاوانیه و جلالیه و گاهی گاوانی و گلالی می‌گفتند که از همان زمان صدر اسلام تا دوره معاصر با ازدیاد جمعیت اشان، از شمال تا جنوب کردستان عراق و همچنین از مرکز و غرب کردستان ایران تا جنوب غرب کرمانشاه پراکنده گشتند و به تیره‌های بسیار فراوانی تقسیم شدند.
بقیه گروه در حالیکه دست‌هایشان رو به زمین و در امتداد دو پهلویشان قرار دارد پنجه در پنجه رقصندگان مجاور ایجاد حلقه‌ای پیوسته می‌کنند. مطلوب‌ترین حالت قرار گرفتن رقصندگان به صورت (گندم و جو) یا به عبارتی یک زن و یک مرد به صورت یک در میان است. گاوانی آخرین رقصنده گروه است که هرچند نقش زیادی در ایجاد ریتم و نشاط رقص دارد اما کمتر کسی راغب به قرار گرفتن در این نقش است. این رقص همانند رقص مردم نواحی شام و کرانه مدیترانه، معروف به دبکه است.