گاو و ماهی

معنی کلمه گاو و ماهی در لغت نامه دهخدا

گاوو ماهی. [ وُ ] ( اِخ ) مقصود گاوی است که گویند زمین را بشاخها داشته و پای آن بر پشت ماهی است.
- تا گاو و ماهی ؛ تا دورترین جای از زیرزمین. رجوع به گاو ماهی شود.

معنی کلمه گاو و ماهی در فرهنگ فارسی

گاو ( برج ثور ) و ماهی ( حوت ) حامل آن ( اساطیر ) .
گاوی که زمین را بشاخها داسته و پای آن بر پشت ماهی است

جملاتی از کاربرد کلمه گاو و ماهی

کوه برگیری بدریا درکشی گاو و ماهی را ببالا برکشی
تا گاو و ماهی زیر این هفتم زمین خرم شده هر برج تا گاو و سمک اندر علا پا کوفته
جهان پاک از آتش چنان بر فروخت که زیر زمین گاو و ماهی بسوخت
کهین گنج او هست چندان کزو ابر گاو و ماهی گرانست بار
کشتی آشوب را چون‌گشت لنگرحلم تو تا به پشت‌ گاو و ماهی حلم آن لنگر رسید
گهی حلقه خرطومش اندر شکم گهی بسته با گاو و ماهی به هم
وز فلک آورد در وی گاو و ماهی و صدف گاو گردنده، صدف جنبان و ماهی آشنا
حلم چیست از ذروهٔ عرش آمدن گاو و ماهی را بهم فرش آمدن
چو بر گاو و ماهی تزلزل فتاد ببین تا زمین را چه ها روی داد
سوی گاو و ماهی فرو برده چاه ز گوگرد ببریده یک لخت راه