کژاوه. [ ک َ وَ / وِ ] ( اِ ) کجاوه است که به عربی هودج خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). کجاوه. ( ناظم الاطباء ) ( حاشیه برهان چ معین ) : آن کژاوه که عایشه در آن بود با سرپوش بود. ( تفسیرکمبریج از فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کجاوه شود.
معنی کلمه کژاوه در فرهنگ عمید
= کجاوه
معنی کلمه کژاوه در فرهنگ فارسی
کجاوه : ( آن کژاوه که عایشه در آن بود با سر پوش بود ) . (تفسیر کمبریج )
جملاتی از کاربرد کلمه کژاوه
این کژاوه گه شود این سو گران آن کژاوه گه شود آن سو کشان