کم قدر
معنی کلمه کم قدر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه کم قدر
تو پنداری که تو کم قدر داری؟ تویی تو کز دو عالم صدر داری
بود هرچند حق، کم گوی واعظ که کم قدر تو از حرف زیاد است
واعظ به سخن عزت خود را مده از دست کم قدر شود مرد چو بسیار زند حرف
سگ کوی توام اما به این کز درگهت دورم مرا کم قدر میدانند و بیصاحب ز نادانی
گرچه خاقانی از اصحاب فروتر بنشست نتوان گفت که در صدر تو او کم قدر است