کم عیار
معنی کلمه کم عیار در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه کم عیار
چو سکه دل به زر و سیم کم عیار مبند که همچو برگ خزان دیده سست پیوندست
به پادشاهی در دل چو مهر او بنشست ز رخ بنامش زرهای کم عیار زدیم
ریخت مشتی پر ز نقد کم عیار که ازین حلوا از آن حلوا بیار
پرهیز کن ز مردمِ بی عار و کم عیار همسر بشو به مردمِ نیکو سیر همی
چو دید سکه او آسمان یقین گشتش که نقدهای ستم کم عیار خواهد بود
با چنین دعوی چرا ای کم عیار برگ خود میساختی هر نوبهار
در طول توسعه برت استاپل، چوب کم عیار (عمدتا صنوبر) به عنوان ماده اولیه انتخابی برای پایهها باقی ماندهاست، زیرا راش اغلب برای رولپلاکها استفاده میشود. با حصول اطمینان از عدم مجاورت عیوب طبیعی، مانند گرهها در ستونهای چوبی، میتوان از الوارهای بی کیفیت استفاده کرد که روشی بسیار مقرون به صرفه برای استفاده از منابعی با رشد سریع و کم استفاده را ایجاد میکند، که به ویژه انگلستان و اسکاتلند دارای فراوانی هستند.
آب رود نیل هر دو مرد را بر سنگ زد کم عیار آمد یکی زو روح شد پرداخته
وحشی بیا که آمده آن بلهوس گداز زرهای کم عیار به آتش رسیدهاند
گله از سختی ایام بگذار که سختی ناکشیده کم عیار است
داغی که نیست سکه ناسور بر رخش بی اعتبارتر ز زر کم عیار گیر