کم طاقت

معنی کلمه کم طاقت در فرهنگ عمید

دارای تاب وتوان اندک.

معنی کلمه کم طاقت در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه تاب و توان و طاقتش اندک باشد . ( آهو که مادر بود و دل کم طاقت تری داشت ... ) .

جملاتی از کاربرد کلمه کم طاقت

بلای هجر بسیارست و ما بسیار کم طاقت نمی دانیم حال ما چه خواهد بود دور از تو
از من مخواه صبر و مفرمای دوریم کم طاقت صبوری و برگ فراق نیست
دید چو کم طاقت مردان خام گفت که: زن چار کند بر دوام