معنی کلمه کلباسی در لغت نامه دهخدا
کلباسی. [ ک َ ] ( اِخ ) محمد ابراهیم بن محمد حسن خراسانی کاخی از فحول علمای قرن سیزدهم هجری است. مؤلف ریحانة الادب ، ذیل کرباسی ترجمه احوال او را آورده و مصنفات او را بشرح زیر ذکر کرده است : 1- اشارات الاصول در دو جلد بزرگ که در تهران طبع شده است. 2- الایقاظات. آن نیز در اصول است. 3- شوارع الهدایه الی شرح الکفایه. این کتاب در فقه و شرحی است بر هدایه محقق سبزواری. 4- منهاج الهدایة الی احکام الشریفه. این کتاب نیز در فقه است و در کثرت فروعات نظیر کتاب قواعد و کتاب تحریر علامه می باشد. و مؤلفات دیگر در باب تقلید میت و مناسک حج و مبطل روزه بودن شرب توتون ومسئله صحیح و اهم و حواشی و رسائل متفرق دیگر. وفات وی در 1262 هَ. ق. در اصفهان روی داد و در مسجد حکیم مدفون است. ( از ریحانة الادب ذیل کلمه کرباسی ).
کلباسی. [ ک َ ] ( اِخ ) ملامحمد مهدی پسر محمد ابراهیم پسر محمد حسن خراسانی. صاحب ریحانةالادب ترجمه او را ذیل «کرباسی » آورده و می گوید: ازاکابر وقت خود بوده و کتابی در اجتهاد و تقلید و حاشیه ای بر شرح تصریف ملا سعد تفتازانی نوشته است و بقولی بسال 1272 هَ. ق. و بقولی بسال 1292 هَ. ق. وفات یافته است. ( از ریحانة الادب ذیل کلمه «کرباسی » )