کعبی

معنی کلمه کعبی در لغت نامه دهخدا

کعبی. [ ک َ بی ی ] ( ص نسبی )منسوب به کعب بن ربیعةبن عامر. ( از انساب سمعانی ).
کعبی. [ ک َ بی ی ] ( اِخ ) احمدبن عبیداﷲ بلخی کعبی مکنی به ابوالقاسم از معتزلیان بغداد بود و شاگرد خیاط معتزلی که بسال 319 هَ.ق. درگذشت. او راست : اوائل الادلة فی اصول الدین. تجریدالجدل. تهذیب فی الجدل. ( یادداشت مؤلف ). کعبی درباره «مباح » نظری دارد که مورد بحث و رد علمای اصول است. او می گوید: فعل مباح وجود ندارد. چه ترک حرام که واجب است محقق نمیشود مگر در فعل مباح و بعبارت دیگر فعل مباح لازم ترک واجب است و از آنجا که ملزوم و لازم نمی توانند احکام مختلف داشته باشند بناچار فعل مباح نمی تواند حکمی برخلاف ترک حرام که واجب است داشته باشد و بالنتیجه نمی تواند موجود باشد و بنابراین اباحه از تحت حکم خارج است. البته این نظر مورد توجه واقع نشده است و در اکثر کتب اصول این رأی مورد نقض واقع گردیده است. رجوع به ضحی الاسلام ج 3 ص 33 و خاندان نوبختی و تاریخ الخلفاء ص 256 و بیان الادیان ذیل کعبیه و معالم الاصول ص 68 چ عبدالرحیم شود.

معنی کلمه کعبی در فرهنگ فارسی

ابوالقاسم عبدالله بن احمد بلخی از پیشوایان معتزله ( ف. ۳۱۷ ه ق . ) . آرائ وی در کلام مشهور است . شبهه عدم اباحه در حکم تکلیف در اصول فقه از وی معروف است .
منسوب به کعب بن ربیعه عامر

معنی کلمه کعبی در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کعبی (ابهام زدایی). کعبی ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • شیخ هاشم کعبی، از علما و ادبای برجسته مجاهد شیعه عراق در نیمه اول قرن سیزدهم هجری• بجدل بن سلیم کعبی، بنابرنظر برخی منابع، غارتگر نعلین سیدالشهداء (علیه السّلام) در روز عاشورا
...

جملاتی از کاربرد کلمه کعبی

که گر چو کاسهٔ فقرش نهند بر سر راه ز کهنه کعبی او ننگرد کسی سویش
اکرم کعبی برخلاف بیشتر گروه‌های شیعه در عراق که راهنمایی‌های سیاسی و مذهبی خود را از سید علی سیستانی دریافت می‌کنند، بارها اعلام کرده‌است که از سید علی خامنه‌ای تقلید می‌کند. وی گفته است اگر رهبر ایران دستور دهد، دولت مستقر در عراق را برکنار می‌کند.
عقیل کعبی بازیکن باشگاه فوتبال کربلا عراق است.
جذر و کعبی را که نگشاد ایچ کس از بستگی حل کند در یک زمان گر طبع او جولان کند