کشبافی

معنی کلمه کشبافی در لغت نامه دهخدا

کشبافی. [ ک َ / ک ِ ] ( حامص مرکب ) حالت و عمل کشباف. عمل بافنده پارچه های کشباف. || ( اِ مرکب ) مغازه و محل بافتن پارچه های کشباف.

معنی کلمه کشبافی در فرهنگ معین

(کِ ) (اِمر. ) ۱ - کارگاه بافندگی پارچة کشباف . ۲ - عمل بافتن پارچه های کشباف .

معنی کلمه کشبافی در فرهنگ فارسی

۱ - شغل و عمل کشف باف ۲ - ( اسم ) محلی که در آن پارچ. کشف باف تهیه کنند یا فروشند .

جملاتی از کاربرد کلمه کشبافی

چاپ در حقیقت رنگرزی موضعی یا از بین بردن موضعی رنگ است. گرچه با استفاده از ماشین بافندگی یا کشبافی نیز می‌توان نقشی را با نخ‌های رنگی یا حتی یک نخ رنگی روی پارچه به وجود آورد، ولی چاپ یک نقش روی پارچه غالباً آسان تر بوده و ارزان‌تر تمام می‌شود و تولید بسیار بالاتری را ممکن می‌سازد. پارچه‌های چاپ شده عموماً به علت عدم امکان نفوذ خمیر چاپ به طرف دیگر پارچه فقط در یک طرف نقش دارند. علاوه بر پارچه، فتیله شانه شده، کلاف نخ یا دسته نخ تار (چله) چاپ شود.
در دههٔ ۱۹۳۰ تعدادی از منتقدان جدید- که در میان آن‌ها آر. پی. بلکمور، الن تیت، کلینث بروکس و ایوور وینترز بودند- خصوصیات شعری دیکینسون را تحسین کردند. بلک‌مور در تلاش برای توضیح و آشکارسازی بزرگی و عظمت شاعر، در سال ۱۹۳۷ در یک نقد برجسته نوشت که: «. . . او شاعری بود که در خلوت، و به‌صورت خستگی‌ناپذیری شعر می‌نوشت، درحالی که زنان دیگر در حال آشپزی یا کشبافی بودند. هدیه او برای کلمات و وضع نامناسب فرهنگی زمان خود بود که او را به جای بردن به سمت رویهٔ صندلی به سمت شاعری کشاند. . . او آمد. . . در زمان مناسبی برای شعر: شعر سوفسطائی، بصیرت غیرعادی.»