کربز

معنی کلمه کربز در لغت نامه دهخدا

کربز. [ ک ِ ب ِ / ک ُ ب ُ ] ( اِ ) خیار دراز را گویند و به عربی قثاءالحمار خوانند. ( برهان ) . خیار دراز. ( ناظم الاطباء ). خیار چنبر. ( یادداشت مؤلف ).
کربز. [ ک ِ ب ِ ] ( معرب ، اِ ) خیار بزرگ. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). خیار دراز. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه کربز در فرهنگ عمید

خیار دراز.

جملاتی از کاربرد کلمه کربز

شهنشاه باید بهر کار باشد خردمند و کربز هشیوار و کیس
برون آمد ز ایوان مرد کربز جنیبت برد و خلعت پیش هرمز
سپاهش هست پنجه دیو کربز کز ایشانند صد ابلیس عاجز