کاندرین

معنی کلمه کاندرین در فرهنگ عمید

که اندر این.

جملاتی از کاربرد کلمه کاندرین

از این منزل بسی رفتند و کس نیست چه گویم کاندرین ره باز پس نیست
به عشق چاره جان ساز کاندرین طوفان نه عاقل است که در فکر رخت افتادست
شهسواری کاندرین معنی رسد درد او را دارو از موئی رسد
ای بسا ریش کاندرین خانست که خداوند آن به قصرانست
برون شو زین نشیمن کاندرین ملک سریر خسروی داری نیرزد
در میان آ ن سخنها شیخ گفت کاندرین عالم هویدا و نهفت
از پس مرگ زند شاخه ام از میکده سر کاندرین باغ بجا ماده بسی ریشه ما
گل دلها ز تو گر شاد بخندید سزد کاندرین خلعت همرنگ بهار آمده ای
بنده را گرنه حشمتت بودی کاندرین حادثه شفیع افتاد
یک دو روزی کاندرین روی جهان باشم از حکم خدای آسمان