کاغذ تحریر

معنی کلمه کاغذ تحریر در لغت نامه دهخدا

کاغذ تحریر. [ غ َ ذِ ت َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاغذی که بروی آن می نویسند و نفج نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). کاغذ نوشتنی.

معنی کلمه کاغذ تحریر در فرهنگ فارسی

کاغذی که بروی آن می نویسند نفج

جملاتی از کاربرد کلمه کاغذ تحریر

تر نگردد خامه ام انگشت از ابر بهار کاغذ تحریر از برگ خزان باشد مرا
یکی از محصولات عمده صادراتی، ابریشم بود. بازرگانان ارمنی، انگلیسی و هلندی، در صدور ابریشم خام ایرانی با یکدیگر رقابت می‌کردند. غیر از ابریشم و پارچه، تیماج، پشم شتر و گوسفند، چرم، ظروف چینی، مصنوعات طلا و نقره، قالی و سنگ‌های قیمتی، به کشورهای اروپایی صادر می‌شد. در مقابل، از آنجا ماهوت و منسوجات، جام، آینه و شیشهٔ پنجره، اجناس فلزی تجملی، چراغ و کاغذ تحریر وارد می‌شد.