کاشتنی

معنی کلمه کاشتنی در لغت نامه دهخدا

کاشتنی.[ ت َ ] ( ص لیاقت ) آنچه لایق کاشتن باشد :
گفتم که مگر تخم هوس کاشتنی است
معلومم شد که جمله بگذاشتنی است
بگذاشتنی است هر چه در عالم هست
الا فرصت که آن نگهداشتنی است.اوحدی.

معنی کلمه کاشتنی در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنچه لایق کاشتن باشد آنچه سزاوار کاریدن بود : [ گفتم که مگر تخم هوس کاشتنی است معلومم شد که حمله بگذاشتنی است ] . [ بگذاشتنی است هر چه در عالم هست الا فرصت که آن نگهداشتنی است ] . ( اوحدی )

جملاتی از کاربرد کلمه کاشتنی

گفتم که مگر تخم هوس کاشتنی ست نه نه، غلطم، که جمله بگذاشتنی ست
گفتم که مگر تخم هوس کاشتنی است معلومم شد که جمله بگذاشتنی است
همین سرشک ندامت بود دل شبها درین زمین سیه، دانه ای که کاشتنی است
براتیگان به سفارش جان لنون و پل مک‌کارتنی، دوستان‌اش در گروه بیتلز، چند شعر و بخش‌هایی از رمان‌هایش را در نوار کاستی با عنوان گوش دادن به ریچارد براتیگان خواند و منتشر کرد. این نوار که هم‌زمان با مجموعهٔ شعر کاشتنی براتیگان منتشر شده بود نیز حاوی ابتکارهای جالبی بود. مثلاً شعری به نام عاشقانه با هجده لحن مختلف توسط افراد مختلف از جمله خود براتیگان و دخترش لانته خوانده شد.