کاسه گران

معنی کلمه کاسه گران در لغت نامه دهخدا

کاسه گران. [ س َ / س ِ گ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 5هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 16هزارگزی جنوب خاوری شوسه خانه به نقده. جلگه و معتدل و مالاریائی و دارای 90 تن سکنه است. آب از رودخانه بادین آباد دارد. محصول آن غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
کاسه گران. [ س َ / س ِ گ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان گیلان بخش شهرستان شاه آباد، واقع در 14هزارگزی جنوب خاوری گیلان. کنار شوسه گیلان به ایلام و شاه آباد. کوهستانی و معتدل و دارای 150تن سکنه است. آب از رودخانه چله دارد.محصول آن غلات و حبوبات و پنبه و صیفی و توتون و تریاک و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. از طایفه کلهر هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

معنی کلمه کاسه گران در فرهنگ فارسی

دهی از دهستان گیلان بخش شهرستان شاه آباد

جملاتی از کاربرد کلمه کاسه گران

گر می باشی طالب آن شوخ رفیق در مدرسه ی کاسه گران می باشد
گرانیت کاسه گران پیرانشهر (محمد قادری) یک اندیس مصالح ساختمانی است که در استان آذربایجان غربی قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، گرانیت است.