کاسه چشم
معنی کلمه کاسه چشم در لغت نامه دهخدا

کاسه چشم

معنی کلمه کاسه چشم در لغت نامه دهخدا

کاسه چشم. [ س َ / س ِ ی ِ چ َ / چ ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چشمخانه. غار چشم. لحج حدقه. ( بحرالجواهر ). استخوان جای تخم چشم :
کاسه چشم حریصان پر نشد
تا صدف قانع نشد پر در نشد.مولوی ( از آنندراج ).میی در کاسه چشم است ساقی را بنام ایزد
که مستی میکند با عقل و می بخشد خماری خوش.حافظ.رجوع به کوزه چشم شود.

معنی کلمه کاسه چشم در فرهنگ فارسی

چشم خانه حدقه

معنی کلمه کاسه چشم در دانشنامه عمومی

کاسهٔ چشم، چشم خانه یا حَدَقه ( انگلیسی: Orbit ) یک جفت حفرهٔ استخوانی هستند که کره چشم، ماهیچه ها، عصب ها، رگ ها و چربی همراه آن ها و بخش اعظم دستگاه اشکی را در خود جای می دهند. دهانه کاسه چشم توسط دو چین متحرک و نازک به نام پلک محافظت می شوند.
یک حفرهٔ هرمی است که قاعدهٔ آن در جلو و راس آن در عقب قرار دارد.
• لبهٔ کاسه چشمی در بالا توسط استخوان پیشانی ساخته می شود که در آن یک بریدگی یا مجرا برای عبور رگ ها و اعصاب بالاکاسه چشمی ( سوپرا اوربیتال ) وجود دارد.
• لبهٔ خارجی کاسه چشم توسط زوائد استخوان های پیشانی و گونه ای ( زیگوماتیک ) تشکیل می گردد.
• لبهٔ داخلی کاسه چشم توسط زوائد فک بالا و استخوان پیشانی تشکیل می گردد.
• لبهٔ پایینی کاسه چشم توسط استخوان های گونه ای و فک بالا ساخته می شود.
• سقف کاسه چشم توسط صفحهٔ کاسه چشمی ( اوربیتال ) استخوان پیشانی تشکیل می شود که حفرهٔ کاسه چشمی را از گودی جمجمه ای پیشین ( حفرهٔ کرانیال قدامی ) و لوب پیشانی مغز جدا می کند.
• دیوارهٔ خارجی کاسه چشم از استخوان گونه ای و بال بزرگ پروانه ای ساخته می شود.
• دیواره داخلی کاسه چشم از جلو به عقب توسط زوائد پیشانی فک بالا، استخوان اشکی، صفحهٔ کاسه چشمی پرویزنی ( اتموئید ) و تنهٔ پروانه ای ساخته می شود.
• کف کاسه چشم توسط صفحهٔ کاسه چشمی فک بالا ساخته می شود که حفرهٔ اوربیتال را از سینوس بَرواره ای ( ماگزیلاری ) جدا می کند.
معنی کلمه کاسه چشم در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کاسه چشم در دانشنامه عمومی
معنی کلمه کاسه چشم در دانشنامه آزاد فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه کاسه چشم

معنی کلمه کاسه چشم در دانشنامه آزاد فارسی

کاسۀ چشم
رجوع شود به:حدقه

جملاتی از کاربرد کلمه کاسه چشم

به هیچ کاسه چشم گدای پر نشود مگر ز کاسه آزادگان که وارون است
پر نگردد کاسه چشم غنی از حرص و آز کیسه‌اش هر چند از مال فقیر آکنده است
پیش از آنی که پر از خاک شود کاسه چشم چشم ما در پی خوبان جهان خواهد بود
اهل همت را نظر امروز بر دست گداست کاسه چشم طمع باشند این پیمانه‌ها
خاکها در کاسه چشم غزالان کرده است کی مرا از خاک آن فتراک خواهد بر گرفت؟
سطح تحتانی بال کوچک در تشکیل بخش خلفی سقف کاسه چشم شرکت می‌نماید.
از کوزه دل بر کاسه چشم خم های خونم زین... ون تغار است
کاش چشمم را بر آری وقت کشتن تا شود کاسه چشم پر از خونم سگانت را سفال
گفتم غبار خاطر دل شست‌و‌شو دهم پر شد ز خاک کاسه چشم حباب‌ها
آن اژدها که در بزم اهل رزم جام شراب کاسه چشم نهنگ کرد
ندید از نم چشمه سار سراب به جز کاسه چشم حسرت پر آب