کاریزان

معنی کلمه کاریزان در لغت نامه دهخدا

کاریزان. ( اِخ ) دهی از دهستان کاریزنو بالاجام بخش تربت جام شهرستان مشهد، واقع در 54هزارگزی شمال باختری تربت جام و 15هزارگزی باختر مالرو عمومی تربت جام به فریمان ، کوهستانی و معتدل و سکنه آن 634 تن است. قنات دارد. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

جملاتی از کاربرد کلمه کاریزان

این روستا در دهستان کاریزان قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن (۱۳۱خانوار) ۵۲۵نفر
بقایای بلغورخانه و قبرستان قلعه شیر مربوط به دورهٔ ایلخانی است و در شهرستان تربت جام، بخش نصرآباد، دهستان کاریزان روستای قلعه شیر واقع شده است. این اثر در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۶۰۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
این روستا در دهستان کاریزان قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن (17خانوار) 100نفر