کارپردازی
معنی کلمه کارپردازی در فرهنگ معین
معنی کلمه کارپردازی در فرهنگ عمید
٢. شعبه ای از یک اداره یا وزارتخانه که وظیفه اش تهیه کردن لوازم کار و نوشت افزار آن اداره است، تدارکات.
معنی کلمه کارپردازی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه کارپردازی در ویکی واژه
بخشی از اداره که وظیفة آن فراهم کردن کار یا نوشت افزار آن اداره
جملاتی از کاربرد کلمه کارپردازی
ببین کارپردازی چرخ پیر درین عبرتستان و عبرت بگیر