کار گذاشتن

معنی کلمه کار گذاشتن در لغت نامه دهخدا

کار گذاشتن. [ گ ُت َ ] ( مص مرکب ) نصب کردن چنانکه دری را در درگاه.

معنی کلمه کار گذاشتن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) نصب کردن ( مثلا دری را در چهار چوب. خود ) .
نصب کردن

جملاتی از کاربرد کلمه کار گذاشتن

نویسنده در بخشی از کتاب به شیوه‌های مختلف ترور دانشمندان هسته ای ایران پرداخته‌است. افسران موساد در گفتگو با برگمن مدعی شدند با مسموم کردن خمیر دندان یکی از دانشمندان هسته‌ای ایران را کشتند. همچنین یکی از این افسران ادعا کرده که دست‌کم ۱۲ دانشمند هسته‌ای ایران با شیوه‌های متفاوت کشته شده‌اند. به طوری‌که در یکی از این عملیات‌ها، یک دانشمند هسته‌ای ایران با کار گذاشتن مواد منفجره در چرخ یدکش کشته شد. دستگاه اطلاعاتی اسرائیل یکی دیگر از دانشمندان هسته‌ای ایران را با پرتاب بمبی از یک پهپاد دست‌ساز کشت.
سلول‌های خورشیدی ساخته شده از مواد آلی در مقایسه با همتایان سیلیکونی خود بازده بسیار کمتری دارند. اما به دلیل هزینه ساخت پایین و همچنین قابلیت‌هایی مانند انعطاف‌پذیری برای مصارف غیرصنعتی مناسب هستند. شارژر موبایل قابل حمل، کار گذاشتن باتری‌ها در سطوح دارای انحناء مانند بدنه ماشین‌ها و حتی استفاده از آن‌ها در لباس‌ها، از مصارفی است که برای سلولهای خورشیدی آلی (ارگانیک) پیش‌بینی می‌شود. خصوصیت دیگر آن‌ها انعطاف‌پذیری در طول موجی است که در آن بیشترین جذب را دارند. در نتیجه اگر برای مثال ماده آلی با جذب درناحیه زیر قرمز استفاده شود از سلول خورشیدی آلی می‌توان در شیشه‌های اتومبیل، شیشه‌های خانه‌ها و هر مکان دیگری که باید شفاف باشد، استفاده کرد.
مقامات دولتی گفتند که به دلایل امنیتی دروغ گفته بودند. به گفته رسانه‌ها بمب ۸ پوندی منفجر شده ساخت انگلیس و کنترل از راه دور و برای کشتن هزار نفر کافی بوده‌است اما کار گذاشتن بمب در کنار ستون و نحوه ریزش ساختمان تلفات را محدود کرده‌است.
پیشنهاد شده‌است که با کار گذاشتن توربین‌های باد در قسمت بالایی بادبرگردان‌ها از انرژی پیش‌رانش هواپیماها به هنگام برخاست برای تولید برق استفاده شود.