کادموس
معنی کلمه کادموس در دانشنامه عمومی
هنگامی که خواهرش ائوروپه در ساحل دریا مشغول بازی با پریان دریایی بود، زئوس شیفته اش شد و به صورت گاوی سفید نزد او رفت و پس از فریفتنش او را با خود به جزیرهٔ کرت برد. آگنور به پسرانش دستور داد که به جستجوی خواهر خود برآیند و بدون او به خانه بازنگردند. این مأموریتی ناامیدکننده بود و در نتیجه هر سه برادر تبعید شدند. کادموس در جریان جستجو که نتیجه ای در بر نداشت وارد نیایشگاه دلفی شد. وخش دلفی به او دستور داد دنبال گاوی برود و هر جا گاو ایستاد و زانو بر زمین زد، شهری بنا کند. این حیوان، کادموس را به محل شهر آینده تِبس هدایت کرد و به این ترتیب شهر تِبس بنا شد. کادموس تصمیم گرفت گاو را به پیشگاه ایزدبانوی آتنا قربانی کند. چون برای این کار به آب شیرین نیاز داشت، همراهانش را فرستاد تا از چشمهٔ آرس که در آن نزدیکی بود آب بیاورند. اما اژدهایی ترسناک از این چشمه محافظت می کرد که تمام یاران کادموس را از بین برد.
او اژدهای پاسبان چاه نزدیک آن جا را به تنهایی و بدون تجهیزات کشت. صدایی ناشناس به کادموس پیشگویی کرد که خود او نیز در نهایت تبدیل به اژدها خواهد شد. کادموس پس از کشتن اژدها به راهنمایی آتنا دندان هایش را کاشت. بلافاصله از این دندان ها تعدادی مرد جنگی برآمدند که همدیگر را کشتند. تنها پنج تن از آن ها زنده ماندند که مردم تب از نسل آن ها بودند. اژدها مخلوق مقدس آرس محسوب می شد، بنابراین کادموس به عنوان مجازات کشتن اژدها، هشت سال از عمر خود را صرف خدمت به آرس کرد. پس از اتمام این زمان به درخواست ایزدان کادموس با هارمونیا دختر آرس ازدواج کرد. در طی مراسم ازدواجشان، هارمونیا گردنبندی از سوی ایزد آهنگری هفائستوس، دریافت کرد که آن را گردنبند هارمونیا نامیدند، و هر کس آن را در اختیار داشت صاحب بخت و اقبال می شد. کادموس و هارمونیا در اواخر عمرشان تبس را ترک کرده و به سرزمین ایلیریا نقل مکان کردند. کادموس در آنجا همان طور که صدایی پیشگویی کرده بود، تبدیل به مار شد. هارمونیا نیز درخواست کرد تا به سرنوشت همسرش دچار شود، پس دعای او نیز بر آورده شد و در انتها آن ها تبدیل به مار شدند.
معنی کلمه کادموس در دانشنامه آزاد فارسی
کادْموس
در افسانه های یونان، پسر آگنور پادشاه فنیقی شهر تور و برادر اروپا. چون اروپا به دست زئوس ربوده شد، کادموس کوشید او را بازگرداند، ولی به توصیۀ سروش معبد دلف دست از تعقیب اروپا برداشت و به تعقیب گوسالۀ ماده ای که نشان ماه گرفتگی داشت، پرداخت تا هرجا گوساله ایستاد همان جا شهری بنا کند. او شهر تبس (طیوه) را بنا نهاد و ارگ کادمئا را در آن شهر ساخت. کادموس به دستور آتنا، اژدهای مقدس را که نگهبان چشمۀ آرس بود، کشت و دندان هایش را در زمین کاشت که براثر آن جنگجویان مسلحی به نام اسپارتی/مردان کاشته از زمین روییدند و آن قدر با هم جنگیدند که تنها پنج تن از آنان زنده ماند؛ این پنج تن اخلاف اشراف تبس بودند. آتنا کادموس را به پادشاهی تبس منصوب کرد و زئوس هارمونیا، دختر آرس و آفرودیت را به ازدواج او درآورد. کادموس از هارمونیا صاحب دو پسر به نام های پولیدوروس و ایلی ریوس و چهار دختر به نام های آتونوئه، اینو، سِمِله و آگاوه شد. پس از مرگ، کادموس و هارمونیا به مار تبدل شدند و به جزیرۀ رستگاران انتقال یافتند. ازجمله افتخارات کادموس واردکردن الفبای شانزده حرفی فنیقی به زبان یونانی بود. در برخی موارد آنچه به نام افسانۀ شهر تبس شهرت دارد، همان درگذشت فرزندان و نوادگان کادموس است.
جملاتی از کاربرد کلمه کادموس
او خواهر سمله، آگاوه و آتونوئه بود. تمامی فرزندان کادموس و هارمونیا مصیبتهایی برایشان اتفاق افتادهاست. سمله، مادر دیونوسوس توسط آذرخش زئوس سوخت و به خاکستر تبدیل شد. آگاوه هنگامی که دیونوسوس او را دیوانه کرد، پسر خود پنتئوس را تکهتکه کرد، و آکتئون، پسر آتونوئه هنگامی که بهطور اتفاقی آرتمیس را در حال حمام کردن برهنه دیده بود، توسط سگهای شکاری خود کشته شد.
اینو (به یونانی: Ἰνώ) در اسطورههای یونان، ملکه تبس، دختر کادموس و هارمونیا است.