کاح

معنی کلمه کاح در لغت نامه دهخدا

کاح. ( ع اِ ) سرکوه. بن کوه. کیح مثله. ج ، اکیاح و کیوح. ( منتهی الارب ). وسعت کوه. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه کاح در فرهنگ فارسی

سر کوه

جملاتی از کاربرد کلمه کاح

ما راد و مهتراست که از کاح درخوهم بیرنج دست تو برسانند بی شمار