کاتو. [ ت ُ ] ( اِخ ) ( بزرگ ) کاتوی بزرگ یکی از معاریف روم قدیم است که در سال 235 ق.م. قدم بعرصه وجود نهاد و در 142 ق.م. بمرد. کاتو در زراعت و جنگ و حقوق به وطن خویش خدمات بسیار کرد و چون در سال 184 بمقام حکومت «احصاء» رسید در برانداختن زندگانی آمیخته بتجملی که مردم روم آغاز کرده بودند و موجب فساد آن شهر بود کوشش بسیار کرد. سپس از جانب روم مأمور شد که به افریقا رود و در اختلافی که بین «مازی نیسا» و کارتاژ ( قرطاجنه ) پدید آمده بود حکم شد. کاتو چون در آن سفر عظمت و قدرت کارتاژ را مشاهده کرد و آن قدرت را منافی مصالح وطن خویش دید بمخالفت شهر مزبور کمر بست و آتش جنگ روم و کارتاژ را دامن زد. همیشه خطابه های خویش را در سنا بدین جمله ختم میکرد که «علاوه بر آنچه گفتم کارتاژ را نیز ویران بایدکرد» کاتو را کتاب گرانبهائی در «اساس روم » بوده است که اکنون در دست نیست لکن کتاب دیگر وی در باب «زراعت » موجود و از آثار ذیقیمت روم قدیم بشمار است. ( تمدن قدیم ترجمه نصراﷲ فلسفی ص 493 ). کاتو. [ ت ُ ] ( اِخ ) در قدیم آن را لوکاتو کامبرزی میگفتند. کرسی بخش نُر ، از ناحیه کامبرِه ، واقع در ساحل سِل ، آب راهه اِسکُو دارای 8427 تن سکنه. راه آهن از آن گذرد. دارای آبجوسازی ، برودری ، منسوجات پشمی است.
معنی کلمه کاتو در فرهنگ فارسی
مارکوس پرسیوس ملقب به بزرگ ( کبیر ) وارشد یکی از بزرگان روم قدیم ( و. ۲۳۵ - ف. ۱۴۲ ق م . ) . وی در زراعت و جنگ و حقوق بوطن خویش خدمات بسیار کرد. در سال ۱۸۴ بمقام حکومت [ احصائ ] رسید و در برانداختن زندگانی آمیخته بتجملی که مردم روم آغاز کرده بودند و موجب فساد آن شهر بود کوشش بسیار کرد . سپس از جانب روم مامور شد که بافریقا رود و در اختلافی که بین [ مازی نیسا ] و قرطاجنه پدید آمده بود حکم شود . کاتو چون در آن سفر عظمت و قدرت قرطاجنه را مشاهده کرد و آنرا منافی مصالح وطن خود تشخیص داد بمخالفت آن شهر کمر بست و آتش جنگ روم و قرطاجنه را دامن زد . همیشه خطابه های خود را در سنا بدین جمله پایان میداد : [ علاوه بر آنچه گفتم قرطاجنه را نیز ویران باید کرد] کاتو کتاب دیگر وی در باب [ زراعت ] موجود است و از آثار ذی قیمت روم قدیم تالیف فوستل دکولانژ . ۴۹۳ . ) یا کاتو مارکوس پرسیوس . جوان نواده کاتو بزرگ فیلسوف رواقی روم ( و. ۹۵- انتحار ۴۶ ق م ). وی بخلاف قیصر از آزادی در مجلس شیوخ دفاع میکرد . پس از شکست [ تاپسوس ] در سال ۶۴ ق م . با شمشیر خویش خود را بکشت . زندگی و مرگ وی مثل ثبات و اراده جازم است. در قدیم آنرا لوکاتو کامبرزی میگفتند
معنی کلمه کاتو در دانشنامه عمومی
کاتو (برزیل). کاتو ( به پرتغالی: Catu ) یک شهرداری در برزیل است که در باهیا واقع شده است. کاتو ۴۲۶٫۹۵۵ کیلومتر مربع مساحت و ۵۴٬۹۷۰ نفر جمعیت دارد و ۱۰۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است. کاتو (گرین هورنت). کاتو ( به انگلیسی: Kato ) نام شخصیتی مثبت در سری زنبور سبز می باشد که دستیار زنبور سبز است. در سریالی که بر اساس سری زنبور سبز ساخته شد، بروس لی نقش کاتو را بازی می کرد. • سریال سینمایی گرین هورنت ( ۱۹۴۰ ) • سریال سینمایی گرین هورنت دوباره ضربه می زند! ( ۱۹۴۱ ) • سریال تلویزیونی گرین هورنت ( ۱۹۶۷ - ۱۹۶۶ ) • فیلم گرین هورنت ( ۱۹۷۴ ) • فیلم گرین هورنت ( ۱۹۹۴ ) • فیلم ماسک سیاه ( ۱۹۹۶ ) • فیلم کوتاه گرین هورنت ( ۲۰۰۶ ) • فیلم گرین هورنت ( ۲۰۱۱ ) • Kato ( character ) در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم ها • Kato of the Green Hornet at the Grand Comics Database • "Turning Japanese. " Snopes. February 1, 2011. • بروس لی • جودوکاران تخیلی • چینی های تخیلی • دانشمندان خیالی • رزمی کاران تخیلی • گرین هورنت • ژاپنی های تخیلی • شخصیت ها • شخصیت های تخیلی • شخصیت های تخیلی معرفی شده در ۱۹۳۶ ( میلادی ) • شخصیت های تخیلی یتیم • شخصیت های فیلم ها • مجریان عدالت سرخود تخیلی • محافظان تخیلی • مخترعان تخیلی • هکرهای تخیلی • مقاله های دارای واژگان به زبان انگلیسی • همه مقاله های خرد • مقاله های خرد شخصیت داستانی
جملاتی از کاربرد کلمه کاتو
بروتوس جوان با شور و حرارت بسیار فلسفه خواند و مطالعات خود را ــ چنانکه رسم جوانان اشرافی آن زمان بود ــ در یونان تکمیل کرد و در میان مکاتب فلسفی به آکادمی آنتیوخوس اشکلونی گروید؛ فلسفهٔ رواقیگریِ داییاش کاتو نیز تأثیری بزرگ بر او نهاد. او همچنین محقق تاریخ و عاشق شعر و هنر نیز بود. او سه رساله در باب اخلاق نگاشته بود که باستانیان آنها را تحسین کرده بودند اما برای ما برجای نماندهاند: «درباب فضیلت»، «درباب صبوری» و «درباب تکالیف.»
پلوتارک، مؤرخ یونانی، در کتاب حیات مردان نامی خود زندگینامهی بروتوس را با جانبداری از این سزارکُش نگاشته و او را قهرمانی در برابر آن جبار نمایانده و فضیلت و حکمتش را ستوده است. او در کتابش زندگینامهی بروتوس را موازی با آنِ دیون سیراکوز نگاشته است. مارکوس آئورلیوس، امپراتور روم از ۱۶۱ تا ۱۸۰ میلادی، در فصل نخست کتابش، تأملات، از فردی ناشناس بهنام سوروس[یادداشت ۴۴] یاد کرده که به او عشق ورزیدن به خویشاوند و حقیقت و عدالت را آموخته و بهواسطهی او با تراسئا پتوس، هلویدیوس پریسکوس، دیون، کاتو و بروتوس آشنا شده و از او ایدهی «سیاست مبتنیبر برابری قوانین، برابری حقوق همگان، برابری آزادی بیان» و «حکومتی مونارشی که اولویت را به آزادی اتباع میدهد» را فراگرفته است.
در این میان، با شکست جمهوریخواهان (محافظهکاران) در شمالآفریقا در فوریهٔ ۴۶ ق.م. بدست سزار و متعاقباً مرگ تراژیک کاتو ــ که ترجیح داد خود را بکشد نه اینکه تسلیم سزارِ دیکتاتور شود ــ بروتوس بسیار غمگین شد و از سیسرون خواست تا رسالهای تمجیدی در باب فضایل داییاش کاتو بنویسد؛ خودش هم بدست خود رسالهای در اینباره نگاشت. این کار واکنش منفی حامیان قیصر و خود قیصر را برانگیخت، چنانکه او، باوجود گرفتاریاش در جنگ داخلی، رسالهٔ برضد کاتو را نگاشت. در ۴۵ ق.م. بروتوس کلاودیا را طلاق داد و با دخترداییاش پورکیا،[یادداشت ۲۰] دخترِ کاتو، ازدواج کرد.
زندگی اولیه اوکیو نو کاتا در اسناد تاریخی ثبت نشده است. او با کیاما ماساچیکا (木山正親) از ولایت هیگو ازدواج کرد. شوهر او یک فرمانده جنگ سامورایی بود که ابتدا به خاندان ریوزوجی و بعداً به خاندان آسو خدمت کرد. اوکیو بیشتر به خاطر دوئل کردن سامورایی معروف، کاتو کیوماسا، در یک مبارزه شناخته شده است.
بازرس کلوزو که از شانزده سوء قصد به جانش به سلامت جسته، تبدیل به یک افسانه شده است. باند قاچاق مواد مخدر موسوم به ارتباط فرانسوی، برای نشان دادن قدرت خود به «مشتریان»، به دنبال از بین بردن بازرس کلوزو است. آنها یک جنایتکار فراری را به اشتباه به جای کلوزو می کشند. کلوزو که مرده تلقی می شود، از افتخار مراسم تشییع جنازه ملی برخوردار می شود. بازرس دریفوس، مافوق سابق و «دشمن نزدیک کلوزو» از آسایشگاه روانی که در آن بستری بوده، مرخص می شود ( مراجعه شود به قسمتهای قبلی) . کلوزو هم به نوبه خود به کمک کاتو تحقیق را دنبال می کند. همه آنها در هنگ کنگ با هم ملاقات می کنند
ادواردو کاتو آخرین بازی ملی خود را در سال ۱۹۲۴ میلادی انجام داد.
لوکانوس در شعر حماسی-تاریخی ناتمامش بهنام فارسالیا[یادداشت ۴۳] داستانی تخیلی وصف میکند که در آن، در طول جنگ فارسال، بروتوس بهسان یک سرباز معمولی لباس پوشیده است و میکوشد سزار را بکشد. این شاعر از قهرمانش میخواهد در انجام این کار تهورآمیز شتاب نکند، او را «فخر امپراتوری، آخرین امید سنا و آخرین نامِ بزرگِ خاندان خاندان یونیا» مینامد. تیتینیوس کاپیتو، که در دوران امپراتوری دومیتیانوس و نروا و ترایانوس مناصب گوناگون دولتی داشت و رفیق پلینی جوان بود، خانهاش را با تندیسهای بروتوس و کاسیوس و کاتو آراسته بود. جوونال بروتوس و کاتو را نمونههای مردان خوب میداند.
در ۱۴ سالگی او به مدت ۲۱ شب در تئاتر نیویورک در نقشهایی چون هملت، هیستینگز و کاتو به روی صحنه رفت.
هنگامی که اولایت هیگو بین کونیشی یوکیناگا و کاتو کیوماسا در سال ۱۵۸۷ تقسیم شد، پس از تکمیل لشکرکشی کیوشو، کیوماسا از خاندان آسو به سرزمینها حمله کرد. و اوکیو برای دفاع داوطلب شد.