کاتبین. [ ت ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ کاتب در حالت نصبی و جری. نویسندگان. - کرام الکاتبین ؛ فرشتگان نویسنده کارهای خوب و بد : تو پنداری که بدگو رفت و جان برد حسابش با کرام الکاتبین است.حافظ.
معنی کلمه کاتبین در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع کاتب درحالت نصبی و جری ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) . نویسندگان
معنی کلمه کاتبین در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی کَاتِبِینَ: نویسندگان ریشه کلمه: کتب (۳۱۹ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه کاتبین
و به نزدیک گروهی روا باشد که مرید به اختیار بخسبد و اندر خواب تکلف بکند از پس آن که حق امور به جای آورده باشد؛ لقوله، علیه السّلام: «رُفِعَ القَلَمُ عن ثلاثٍ: عَنِ النّائم حتّی یَنْتَبِهَ و عنِ الصّبیِّ حتّی یَحْتَلِمَ و عنِ المجنونِ حَتّی یُفیقَ.» و چون از خفته قلم برداشته باشند تا آنگاه که بیدار گردد و خلق از بد او ایمن شده باشند و اختیار وی از وی کوتاه شده باشد و نفسش از مرادات معزول گشته و کراماً کاتبین از نبشتن بیاسوده و زبانش از دعاوی فرو بسته و از دروغ و غیبت بازمانده و از کل معاصی منقطع گشته، «لایَمْلِکُ لِنَفْسِه ضَرّاً وَلانَفْعاً و لامَوتاً ولا حیاتاً و لانُشَوراً»؛ کما قال ابن عباس رضی اللّه عنهما: «لاشیءَ أشدُّ علی إبلیسَ مِنْ نومِ العاصی، فاذا نامَ العاصی یقول: متی یَنْتَبِهُ و یقومُ حتّی یَعْصِیَ اللّهَ؟»