معنی کلمه کاتب سرشت در لغت نامه دهخدا کاتب سرشت. [ ت ِ س ِ رِ ] ( ص مرکب ) آنکه ذاتاً نویسنده است. آنکه فطرةً کاتب باشد : بفرمود تا مرد کاتب سرشت به آب رزان نکته ها را نبشت.نظامی.
معنی کلمه کاتب سرشت در فرهنگ فارسی ( صفت ) آنکه ذاتا نویسنده است کسی که فطرتا منشی است : [ بفرمود تا مرد کاتب سرشت باب زر آن نکته ها را نبشت ] . ( نظامی ) .آنکه ذاتا نویسنده باشد