معنی کلمه ژولین در لغت نامه دهخدا
ژولین. [ی َ ] ( اِخ ) پیر. نام حجار و مجسمه ساز فرانسوی حجّارمجسمه لابنیوز متولد در سن پولین ( هُت لوآر ) بسال 1731 و متوفی بسال 1804 م.
ژولین. [ ی َ ] ( اِخ ) کنت. نام شخصیتی موهوم که گویند فرماندار آندالوزی بود. وی بر اثر حس کینه کشی در سال 711 م. مدخل اسپانیا را به روی مُرها بگشود.
ژولین. [ ی َ ] ( اِخ ) از قدیسین متولد به وین در دُفینه. وی بسال 304 م. در بریود به شهادت رسید. کلیسای «سن ژولین لوپور» در پاریس بنام او و ذکرانش 28 اوت است.
ژولین. [ ی َ ] ( اِخ ) ( قدیس ) نام رئیس اسقفهای تُلد ( طلیطله ) از 680 تا 690 م. متولد و متوفی در همان شهر ( 620-690 م. ). ذکران وی هشتم مارس است.