ژنز

معنی کلمه ژنز در لغت نامه دهخدا

ژنز. [ ژُ ] ( اِخ ) جُنز. اینیگو. نام معماری انگلیسی. مولد سال 1573 در اسمیت فیلد و وفات بسال 1652 م. وی ملقب به «لوپالادیو آنگله » و اصلاً اسپانیولی است.
ژنز. [ ژُ ] ( اِخ ) جُنز. ژان پل. نام ملاح و دریاداری از مردم اکس. مولد کیرک بان بسال 1747 و وفات در پاریس بسال 1792 م. وی در جنگ استقلال امریکا سمت امیرالبحری سفاین آن کشور را داشت.
ژنز. [ ژُ ] ( اِخ ) جُنز. ویلیام. نام مستشرق هندشناس انگلیسی. مولد لندن بسال 1746 و وفات در کلکته بسال 1794 م.

معنی کلمه ژنز در فرهنگ فارسی

نام مستشرق هند شناس انگلیسی .

جملاتی از کاربرد کلمه ژنز

استفاده از باکتری‌های همزیست در پاراترانس ژنز برای کنترل ناقل‌های مهم بیماری، مانند انتقال بیماری شاگاس توسط حشرات بوسیدن تریاتوم است. باکتری‌های همزیست در ریشه حبوبات در ازای کربن گیاهان و خانه ای محافظت شده، آمونیاک را برای گیاهان فراهم می‌کنند.