ژاکوبنیسم

معنی کلمه ژاکوبنیسم در فرهنگ معین

(بْ ) [ فر . ] (اِ. ) برگرفته از نام جنبشی افراطی در دوران انقلاب فرانسه به رهبری روپسپیر و اعضای «کلوپ ژاکوبن » که هدف های انقلابی را به هر قیمتی و به دور از هر گونه سازش گری دنبال می کردند. بعدها رفته رفته این کلمه اصطلاحی شد برای جنبش های انقلابی و ساز

معنی کلمه ژاکوبنیسم در ویکی واژه

برگرفته از نام جنبشی افراطی در دوران انقلاب فرانسه به رهبری روپسپیر و اعضای «کلوپ ژاکوبن» که هدف‌های انقلابی را به هر قیمتی و به دور از هر گونه سازش گری دنبال می‌کردند. بعدها رفته رفته این کلمه اصطلاحی شد برای جنبش‌های انقلابی و سازش ناپذیر.

جملاتی از کاربرد کلمه ژاکوبنیسم

انقلاب منفعل یک بازسازمان‌دهی تدریجی اما مستمر دولت و اقتصاد به منظور حفظ قدرت نخبگان از طریق ترکیب کردن و خنثی‌سازی قدرت گروه‌های متخاصم به صورت تغییر شکل آن‌ها به شرکا را توضیح می‌دهد که همۀ این‌ها بدون فائق آمدن بر تناقضات اجتماعی بنیادی صورت می‌گیرد. گرامشی استدلال می‌کند که هنگامی که یک گروه اجتماعی فاقد قدرت برای به وجود آوردن هژمونی است، به جای آن راهی را انتخاب می‌کند منافع و نیازهای آن «به صورت قانونی، به شیوه‌ای رفرمیستی در دوز کم ارضا شود، به روشی که امکان حفظ موقعیت سیاسی و اقتصادی طبقۀ حاکمۀ کهنه وجود داشته باشد.» این امر «از ورود توده‌های مردمی به تجربۀ سیاسی دورانی مشابه با آنچه که در فرانسه در سال‌های ژاکوبنیسم رخ داد جلوگیری می‌کند.»